ای گامهای نازت در خلوت خیابان
مثل نسیم و سایه در گرمی بیابان
.
«ایلام» و صبحگاهش با چشم تو قشنگ است
ای دختر سپیده در لحظههای آبان
.
«میدان سعدی» از تو رنگی دگر گرفته
«خیام» هم برایت گردیده پایکوبان
.
وقتی که میگذاری پا در مسیر هر روز
جان میدهد نگاهت حتی به پیرمردان
.
بر من بتاب ای مهر زیرا که بی فروغم
مثل پرندهای کز بر نردهی زمستان
.
بانو اگر نباشی این شهر و دلبرانش
در چشم من چه خالی در چشم من چه ویران