.
.
.
.
.
.
تقدیم به آوای اساطیر، استاد شهرام ناظری به پاس حضورش در ایلام و ارغنونی که در گوش ها نواخت و ارغوانی که گستراند
تو باده ی شگفتی
با صوت خود بیاموز اسرار دلبری را
در رقص آور از نو، هم انس و هم پری را
هم هر چه در زمین است هر چیز قعر دریاست
ناهید و ماه و پروین، خورشید و مشتری را
با دف که می سرایی جان می دهی پیاپی
در روزگار نا اهل رسم قلندری را
تو باده ی شگفتی در جامهای بی تاب
کاموخته به «حافظ» فن سخنوری را
دریای آتشین ات پرورده است با شور
لعل زبان کُردی، دُر دانه ی دری را
نام تو ماندگار است مثل ترانه ی رود
چون سرو کز تو آموخت آیین سروری را
بر پرده های آواز، عشق و جنون و مستی
با زر نوشته نام «شهرام ناظری» را
( بهروز سپیدنامه – ایلام ۶ خرداد ۱۳۹۵)